عقود و معاملات13 مرداد 1400مطالبه سرقفلی مؤجر و مستأجر شرایط اجباری اجاره نامهدر قانون رابطۀ موجر و مستأجر مصوب 1356، رابطۀ حقوقیپس از گذشتن مدت اجاره پایان نمی یابد و مستأجرمی تواند اجبار موجر را به تنظیم اجاره نامه بخواهد.در چنین وضعی ناچار بایستی شرایط این سند معین و جانشین تراضی طرفین شود.در قانون 1362 نیز شرایط اجاره نامه معین شده و،به همان شیوۀ قانون 1356، دفاتر اسناد رسمی مکلف به تصریح مواردی شده اند که احتمال دارد مورد توافق نباشد.قانون روابط موجر و مستأجرمصوب 1356.5.2فصل – اول کلیاتماده 1 – هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور جلوگیریاجاره داده شده یا بشود در صورتی که تصرف، متصرف بر حسب تراضیبا موجر یا نمایندهقانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشداعم از این که نسبت به مورد اجاره سند رسمی یاعادی تنظیم شده یا نشده باشد، مشمولمقررات این قانون است.ماده 2 – موارد زیر مشمول مقررات این قانون نمیباشد:1 – تصرف ناشی از معاملات با حق استرداد یا معاملات رهنی.2 – اراضی مزروعی محصور و غیر محصور و توابع آنها و باغهایی که منظور اصلی ازاجاره بهرهبرداری از محصول آنها باشد.3 – ساختمانها و محلهایی که به منظور سکونت عرفاً به طور فصلی برای مدتی که از ششماه تجاوز نکند اجاره داده میشود.4 – کلیه واحدهای مسکونی واقع در محدوده خدماتی شهرها و در شهرکها که گواهی خاتمهساختمانی آنها از تاریخ لازمالاجرا شدن قانونمعاملات زمین مصوب سال 1354 (2534شاهنشاهی) صادر شده و میشود.5 – خانههای سازمانی و سایر محلهای مسکونی که از طرف وزارتخانهها و مؤسسات دولتیو وابسته به دولت یا اشخاص اعم از حقیقی یاحقوقی به هم مناسبت شغل در اختیار واستفاده کارکنان آنها قرار میگیرد.در این مورد رابطه متصرف با سازمان یا اشخاص مربوط تابع قوانین و مقررات مخصوص بهخود یا قرارداد فیمابین میباشد.هر گاه متصرف خانه یا محل سازمانی که به موجب مقررات یا قرارداد مکلف به تخلیهمحل سکونت باشد از تخلیه خودداری کند بر حسب مورد ازطرف دادستان یا رییس دادگاهبخش مستقل به او اخطار میشود که ظرف یک ماه محل را تخلیه نماید در صورت امتناع بهدستور همان مقام محلمزبور تخلیه شده و تحویل سازمان یا مؤسسه یا اشخاص مربوط دادهمیشود.6 – واحدهای مسکونی که پس از اجرای این قانون به اجاره واگذار گردد.فصل دوم – میزان اجارهبها و ترتیب پرداخت آنماده 3 – در مواردی که اجارهنامه تنظیم شده باشد میزان اجارهبها همان است که دراجارهنامه قید شده و هر گاه اجارهنامه تنظیم نشده باشد به میزانیاست که بینطرفین مقرر و یا عملی شده است و در صورتی که میزان آن معلوم نشود با رعایت مقرراتاین قانون از طرف دادگاه میزان اجارهبها به نرخعادله روز تعیین میشود.ماده 4 – موجر یا مستأجر میتواند به استناد ترقی یا تنزل هزینه زندگی درخواستتجدید نظر نسبت به میزان اجارهبها را بنماید، مشروط به این کهمدت اجاره منقضیشده و از تاریخ استفاده مستأجر از عین مستأجره یا از تاریخ مقرر در حکم قطعی که برتعیین یا تعدیل اجارهبها صادر شده سه سالتمام گذشته باشد، دادگاه با توجه بهدرصد شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی منتشر شده از طرف بانک مرکزی ایران حکم بهتعدیل اجارهبهاخواهد داد حکم دادگاه در این مورد قطعی است.ماده 5 – موجر میتواند مابهالتفاوت اجارهبها را ضمن دادخواست تعدیل نیز مطالبهنماید.در این صورت دادگاه ضمن صدور حکم راجع به تعدیل، مستأجر را به پرداختمابهالتفاوت از تاریخ تقدیم دادخواست تا روز صدور حکم، محکوممینماید، دایرهاجرا مکلف است خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ قطعیت تا تاریخ اجرای حکم را به قراردوازده درصد در سال احتساب و از مستأجروصول و به موجر بپردازد مستأجر نیزمیتواند ضمن تقاضای تعدیل اجارهبها رد مابهالتفاوت پرداخت شده را به انضمامخسارت تأخیر تأدیه به شرحفوق درخواست کند.تبصره – مقررات این ماده در مواردی که دادگاه حکم به تعیین اجارهبها صادرمینماید نیز جاری خواهد بود.ماده 6 – مستأجر مکلف است در موعد معین در اجارهنامه اجرتالمسمی و پس از انقضاءمدت اجاره اجرتالمثل را به میزان اجرتالمسمی آخرهر ماه اجاری ظرف ده روز بهموجر یا نماینده قانونی او بپردازد و هر گاه اجارهنامهای در بین نباشد اجارهبهارا به میزانی که بین طرفین مقرر و یا عملیشده و در صورتی که میزان آن معلوم نباشدبه عنوان اجرتالمثل مبلغی که متناسب با اجاره املاک مشابه تشخیص میدهد برای هرماه تا دهم ماه بعدبه موجر یا نماینده قانونی او پرداخت یا در صندوق ثبت و یابانکی که از طرف سازمان ثبت تعیین میشود سپرده و قبض رسید را اگر اجارهنامهرسمیاست به دفترخانه تنظیمکننده سند و هر گاه اجارهنامه عادی بوده یااجارهنامهای در بین نباشد قبض رسید را با تعیین محل اقامت موجر به یکی ازدفاتررسمی نزدیک ملک تسلیم و رسید دریافت دارد.دفترخانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله اداره ثبت محل مراتب را به موجر یانماینده قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده بهدفترخانه مزبورمراجعه نماید.فصل سوم – در تنظیم اجارهنامهماده 7 – در مواردی که بین موجر و کسی که ملک را به عنوان مستأجر در تصرف دارداجارهنامه تنظیم نشده یا اگر تنظیم شده مدت آن منقضی گشتهو طرفین راجع به تنظیماجارهنامه یا تعیین اجارهبها و شرایط آن اختلاف داشته باشند هر یک میتواند برایتعیین اجارهبها (در مواردی که اجارهنامه دربین نباشد) و تنظیم اجارهنامه بهدادگاه مراجعه کند. دادگاه میزان اجارهبها را از تاریخ تقدیم دادخواست تعیینمیکند، ولی این امر مانع صدور حکمنسبت به اجرتالمثل زمان قبل از تقدیم دادخواستو خسارت تأخیر تأدیه آن نخواهد بود.تبصره 1 – هر گاه از طرف موجر تقاضای تخلیه عین مستأجره شده باشد رسیدگی بهدرخواست تنظیم اجارهنامه از طرف مستأجر متوقف بر خاتمهدادرسی در موضوع تخلیهخواهد بود این حکم در موردی که از طرف مالک درخواست خلع ید از ملک شده باشد نیزجاری است.تبصره 2 – دریافت وجه بابت اجارهبها از طرف مالک یا موجر دلیل بر تسلیم او بهادعای طرف نخواهد بود.ماده 8 – دادگاه شرایط اجارهنامه جدید را طبق شرایط مرسوم و متعارف دراجارهنامهها و شرایط مندرج در اجارهنامه سابق (در صورتی که قبلاًاجارهنامهتنظیم شده باشد) با رعایت مقررات این قانون تعیین خواهد کرد.ماده 9 – در تمام مدتی که دادرسی در جریان است مستأجر باید طبق ماده 6 این قانونو شرایط قبلی مالالاجاره را بپردازد و از تاریخ ابلاغ حکمقطعی طرفین مکلفند ظرفیک ماه به ترتیب مقرر در حکم، اجارهنامه تنظیم کنند.هر گاه در این مدت اجارهنامه تنظیم نشود به تقاضای یکی از طرفین دادگاه رونوشتحکم را جهت تنظیم اجارهنامه به دفتر اسناد رسمی ابلاغ و بهطرفین اخطار میکند کهدر روز و ساعت معین برای امضاء اجارهنامه در دفترخانه حاضر شوند، هر گاه موجرحاضر به امضای اجارهنامه نشود نمایندهدادگاه اجارهنامه را به مدت یک سال از طرفاو امضاء خواهد کرد و اگر مستأجر تا 15 روز از تاریخ تعیین شده حاضر به امضاء نشوددادگاه در صورتیکه عذر مستأجر را موجه نداند به تقاضای موجر حکم به تخلیه عینمستأجره صادر میکند و این حکم قطعی است.ماده 10 – مستأجر نمیتواند منافع مورد اجاره را کلاً یا جزاً یا به نحو اشاعه بهغیر انتقال دهد یا واگذار نماید مگر این که کتباً این اختیار به او دادهشده باشد.هر گاه مستأجر تمام یا قسمتی از مورد اجاره را به غیر اجاره دهد مالک میتواند درصورت انقضاء مدت یا فسخ اجاره درخواست تنظیم اجارهنامه با هریک از مستأجرین رابنماید.در صورتی که مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر داشته باشد هر یک از مستأجریننیز میتواند در صورت فسخ و یا انقضای مدت اجاره اصلیدرخواست تنظیم اجارهنامه رابا مالک یا نماینده قانونی او بنمایند.ماده 11 – دفاتر اسناد رسمی مکلفند علاوه بر نکاتی که به موجب قوانین و مقرراتباید رعایت شود نکات زیر را در اجارهنامه تصریح بنمایند:1 – شغل موجر و مستأجر و اقامتگاه موجر به طور کامل و مشخص.2 – نشانی کامل مورد اجاره و قید این که از لحاظ رابطه اجاره این محل اقامتگاهقانونی مستأجر میباشد مگر این که طرفین به ترتیب دیگریتراضی نموده باشند.3 – عین مستأجره در تصرف کدام یک از طرفین میباشد و در صورتی که در تصرف مستأجرنیست تحویل آن در چه مدت و با چه شرایطیصورت خواهد گرفت.4 – مهلت مستأجر برای پرداخت اجارهبها منتهی ده روز از تاریخ سررسید هر قسط خواهدبود، مگر این که طرفین به ترتیب دیگری زاید بر اینمدت توافق کرده باشند که در اینصورت ترتیب مذکور باید در سند قید گردد.5 – اجاره به منظور سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت با تعیین نوع کسب و پیشه و تجارتو هر گاه به منظور دیگری باشد قید آن به طور صریح.6 – مستأجر حق انتقال به غیر را کلاً یا جزئاً یا به نحو اشاعه دارد یا خیر.7 – تعهد مستأجر به پرداخت اجرتالمثل پس از انقضاء مدت و یا فسخ اجاره تا موقعتجدید اجاره یا تخلیه ملک به میزان اجرتالمسمی.فصل چهارم – موارد فسخ اجاره و تخلیه عین مستأجرهماده 12 – در موارد زیر مستأجر میتواند صدور حکم به فسخ اجاره را از دادگاهدرخواست کند.1 – در صورتی که عین مستأجره با اوصافی که در اجارهنامه قید شده منطبق نباشد.(با رعایت ماده 415 قانون مدنی).2 – اگر در اثنای مدت اجاره عیبی در عین مستأجره حادث شود که آن را از قابلیتانتفاع خارج نموده و رفع عیب مقدور نباشد.3 – در مواردی که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستأجر تحقق یابد.4 – در صورت فوت مستأجر در اثناء مدت اجاره و درخواست فسخ اجاره از طرف کلیه ورثه.5 – هر گاه مورد اجاره کلاً یا جزئاً در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد و یابرای بهداشت و سلامت مضر بوده و باید خراب شود.ماده 13 – هر گاه مستأجر به علت انقضاء مدت اجاره یا در مواردی که به تقاضای اوحکم فسخ اجاره صادر شده مورد اجاره را تخلیه کند و موجر ازتحویل گرفتن آن امتناعکند مستأجر مکلف است به وسیله اظهارنامه از موجر یا نماینده قانونی او تقاضا کندکه برای تحویل مورد اجاره حاضر شود.در صورتی که موجر ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه حاضر نگردد مستأجر بایدبه دادگاه محل وقوع ملک مراجعه و تخلیه کامل مورد اجاره راتأمین دلیل نماید وکلید آن را به دفتر دادگاه تسلیم کند.از این تاریخ رابطه استیجاری قطع میشود و دفتر دادگاه ظرف 24 ساعت به موجر یانماینده قانونی او اخطار میکند که برای تحویل گرفتن مورد اجارهو دریافت کلیدحاضر شود تا زمانی که مستأجر به ترتیب فوق عمل نکرده باشد تعهدات او به موجبمقررات این قانون و شرایط اجارهنامه برقرار است.ماده 14 – در موارد زیر موجر میتواند حسب مورد صدور حکم فسخ اجاره یا تخلیه رااز دادگاه درخواست کند دادگاه ضمن حکم فسخ اجارهدستور تخلیه مورد اجاره را صادرمینماید و این حکم علیه مستأجر یا متصرف اجرا و محل تخلیه خواهد شد.1 – در موردی که مستأجر مسکن بدون داشتن حق انتقال به غیر در اجارهنامه و یا درموردی که اجارهنامهای در بین نباشد مورد اجاره را کلاً یا جزئاًبه هر صورتی کهباشد به غیر واگذار نموده یا عملاً از طریق وکالت یا نمایندگی و غیره در اختیار واستفاده دیگری جز اشخاص تحتالکفاله قانونی خودقرار داده باشد.2 – در موردی که عین مستأجره به منظور کسب یا پیشه و یا تجارت خود مستأجر اجارهداده شده و مستأجر آن را به عناوینی از قبیل وکالت یانمایندگی و غیره عملاً به غیرواگذار کند بدون این که طبق ماده 19 این قانون با مستأجر لاحق اجارهنامه تنظیمشده باشد.3 – در صورتی که در اجارهنامه محل سکنی حق فسخ اجاره هنگام انتقال قطعی شرط شدهباشد مشروط به این که خریدار بخواهد شخصاً درمورد اجاره سکونت نماید و یا آن رابرای سکونت اولاد یا پدر. یا مادر یا همسر خود تخصیص دهد. در این صورت اگر خریدارتا سه ماه از تاریخ انتقالملک برای تخلیه مراجعه ننماید درخواست تخلیه به این علتتا انقضای مدت اجاره پذیرفته نمیشود.4 – در صورتی که مورد اجاره محل سکنی بوده و مالک پس از انقضای مدت اجاره احتیاجبه مورد اجاره برای سکونت خود یا اشخاص مذکور دربند فوق داشته باشد.5 – هر گاه مورد اجاره محل سکنی در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد.6 – در صورتی که از مورد اجاره محل سکنی بر خلاف منظوری که در اجارهنامه قید شدهاستفاده گردد.7 – در مورد محل کسب و پیشه و تجارت هر گاه مورد اجاره برای شغل معینی اجاره دادهشده و مستأجر بدون رضای موجر شغل خود را تغییردهد مگر این که شغل جدید عرفاً مشابهشغل سابق باشد.8 – در صورتی که مستأجر در مورد اجاره تعدی یا تفریط کرده باشد.9 – در صورتی که مستأجر در مهلت مقرر در ماده 6 این قانون از پرداخت مالالاجارهیا اجرتالمثل خودداری نموده و با ابلاغ اخطار دفترخانهتنظیمکننده سند اجاره یااظهارنامه (در موردی که اجارهنامه عادی بوده یا اجارهنامهای در بین نباشد) ظرفده روز قسط یا اقساط عقب افتاده را نپردازد.در این مورد اگر اجارهنامه رسمی باشدموجر میتواند از دفترخانه یا اجرای ثبت صدور اجرائیه بر تخلیه و وصول اجارهبهارا درخواست نماید.هر گاه پس از صدور اجرائیه مستأجر اجارهبهای عقب افتاده را تودیع کند اجرای ثبتتخلیه را متوقف میکند ولی موجر میتواند به استناد تخلفمستأجر از پرداخت اجارهبها از دادگاه درخواست تخلیه عین مستأجر را بنماید.هر گاه اجارهنامه عادی بوده یا سند اجاره تنظیم نشده باشد موجر میتواند برایتخلیه عین مستأجره و وصول اجارهبها به دادگاه مراجعه کند.در موارد فوق هر گاه مستأجر قبل از صدور حکم دادگاه اضافه بر اجارهبهای معوقهصدی بیست آن را به نفع موجر در صندوق دادگستری تودیع نمایدحکم به تخلیه صادرنمیشود و مستأجر به پرداخت خسارت دادرسی محکوم و مبلغ تودیع شده نیز به موجرپرداخت میگردد، ولی هر مستأجر فقطیک بار میتواند از این ارفاق استفاده کند، حکمدادگاه در موارد مذکور در این بند قطعی است.تبصره 1 – در صورتی که مستأجر دو بار ظرف یک سال در اثر اخطار یا اظهارنامه مذکوردر بند 9 این ماده اقدام به پرداخت اجارهبها کرده باشد وبرای بار سوم اجارهبهارا در موعد مقرر به موجر نپردازد و یا در صندوق ثبت تودیع ننماید موجر میتواند باتقدیم دادخواست مستقیماً از دادگاهدرخواست تخلیه عین مستأجر را ننماید. حکم دادگاهدر این مورد قطعی است.تبصره 2 – در صورتی که مورد اجاره به منظوری غیر از کسب یا پیشه یا تجارت اجارهداده شود از هر حیث تابع مقررات مربوط به اجاره محلسکنی خواهد بود.تبصره 3 – در مورد بند شش این ماده اگر مستأجر مرکز فساد که قانوناً دائر کردن آنممنوع است در مورد اجاره دایر نماید دادستان علاوه بر انجاموظایف قانونی خود بهمحض صدور کیفرخواست به درخواست موجر مورد اجاره را در اختیار موجر قرار میدهد.تبصره 4 – در صورتی که مستأجر محل سکنی در شهر محل سکونت خود مالک یک واحد مسکونیباشد موجر حق دارد پس از انقضای مدتاجاره تقاضای تخلیه مورد اجاره را بنماید.ماده 15 – علاوه بر موارد مذکور در ماده قبل در موارد زیر نیز پس از انقضاء مدتاجاره درخواست تخلیه محل کسب یا پیشه یا تجارت از دادگاهجائز است.1 – تخلیه به منظور احداث ساختمان جدید مشروط بر این که پروانه ساختمانی یا گواهیشهرداری مربوط ارائه شود. و شهرداریها مکلفند درصورت مراجعه مالک با رعایت مقرراتمربوط پروانه ساختمان و یا گواهی مورد نظر را صادر و به مالک تسلیم نمایند.2 – تخلیه به منظور احتیاج شخص موجر برای کسب یا پیشه یا تجارت.3 – در صورتی که محل کسب یا پیشه یا تجارت مناسب برای سکنی هم باشد و مالک برایسکونت خود یا اولاد یا پدر یا مادر یا همسر خوددرخواست تخلیه نماید.در موارد سه گانه فوق دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه به پرداخت حق کسب یا پیشه یاتجارت نیز حکم خواهد داد.ماده 16 – در موارد مذکور در ماده قبل و همچنین در موارد مذکور در بند 3 و 4 ماده14 هر گاه مالک حسب مورد تا شش ماه از تاریخ تخلیه شروعبه ساختمان نکند یا حداقلمدت یک سال از محل مورد اجاره به نحوی که ادعا کرده استفاده ننماید به درخواستمستأجر سابق به پرداخت مبلغیمعادل یک سال اجارهبها یا اجرتالمثل مورد اجاره درحق او محکوم خواهد شد مگر آن که ثابت شود تأخیر شروع ساختمان یا عدم استفاده ازمورداجاره در اثر قوه قاهره یا مبتنی بر علل و جهاتی خارج از اراده مالک بودهاست.تبصره – در صورتی که در ملک مورد تخلیه مستأجرین متعددی باشند و موجر تقاضایتخلیه سایر قسمتها را نیز نموده باشد مهلت فوق از تاریختخلیه آخرین قسمت شروعخواهد شد.ماده 17 – در تمام مواردی که تخلیه عین مستأجره در نتیجه اجرای حکم یا به ترتیبمقرر در ماده 13 صورت میگیرد باید از طرف دادگاه بهدفترخانه تنظیمکننده سنداجاره اعلام شود تا در ستون ملاحظات ثبت اجاره قید گردد.فصل پنجم – حق کسب یا پیشه یا تجارتماده 18 – میزان حق کسب یا پیشه یا تجارت که در این قانون و قوانین دیگر قید شدهاست بر مبنای اصول و ضوابطی که آییننامه آن از طرفوزارتخانههای دادگستری و مسکنو شهرسازی تهیه و به تصویب کمیسیونهای مربوط مجلسین خواهد رسید، تعیین میگردد.ماده 19 – در صورتی که مستأجر محل کسب یا پیشه یا تجارت به موجب اجارهنامه، حقانتقال به غیر داشته باشد میتواند برای همان شغل یامشابه آن منافع مورد اجاره رابا سند رسمی به دیگری انتقال دهد.هر گاه در اجارهنامه حق انتقال به غیر سلب شده یا اجارهنامهای در بین نبوده ومالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابل تخلیه مورد اجاره، حقکسب یا پیشهیا تجارت مستأجر را بپردازد والا مستأجر میتواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاهمراجعه کند، در این صورت دادگاه حکم به تجویزانتقال منافع مورد اجاره به غیر وتنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیمکننده سند اجارهنامه سابق یا دفترخانه نزدیکملک (اگر اجارهنامه رسمی در بیننباشد) صادر و رونوشت آن را به دفترخانه مربوطارسال مینماید و مراتب را به موجر نیز اعلام خواهد نمود، مستأجر جدید از هر حیثنسبت به تمامشرایط اجاره قائممقام مستأجر سابق خواهد بود.هر گاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجاره با سند رسمی بهمستأجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغیالاثر خواهد بود.تبصره 1 – در صورتی که مستأجر بدون رعایت مقررات این ماده مورد اجاره را به دیگریواگذار نماید موجر حق درخواست تخلیه را خواهدداشت و حکم تخلیه علیه متصرف یامستأجر اجرا خواهد شد. و در این مورد مستأجر یا متصرف حسب مورد استحقاق دریافت نصفحق کسب یاپیشه یا تجارت را خواهد داشت.تبصره 2 – حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستأجر همان محل اختصاص دارد و انتقال آنبه مستأجر جدید فقط با تنظیم سند رسمی معتبر خواهدبود.فصل ششم – تعمیراتماده 20 – تعمیرات کلی و اساسی مورد اجاره که مربوط به اصل بنا یا تأسیسات عمدهمنصوبه در آن از قبیل دستگاههای حرارت مرکزی و تهویه وآسانسور باشد به عهده موجراست و تعمیرات جزئی و همچنین تزئین و تعمیری که مربوط به استفاده بهتر از مورداجاره باشد با مستأجر خواهد بود.ماده 21 – رسیدگی به اختلاف بین موجر و مستأجر راجع به تعمیرات با دادگاه است درصورتی که موجر تعمیرات کلی مورد حکم دادگاه را درمهلتی که از طرف دادگاه تعیینمیشود انجام ندهد مستأجر میتواند برای فسخ اجاره به دادگاه مراجعه کند یا ازدادگاه درخواست کند و به او اجازه دادهشود تعمیرات مزبور را با نظارت دائره اجراانجام داده مخارج آن را حداکثر تا معادل شش ماه اجاره بها به حساب موجر بگذارد.ماده 22 – هر گاه مستأجر مانع مالک از انجام تعمیرات ضروری شود دادگاه مستأجر رابه رفع ممانعت ملزم و مهلت مناسبی برای انجام تعمیراتتعیین مینماید.در صورت ادامه ممانعت دادگاه میتواند حکم به تخلیه موقت بنا برای مدت مذکوربدهد.در هر حال حاضر مستأجر مسئول خسارتی است که در نتیجه ممانعت از تعمیر بنا حاصلشده باشد.تبصره – رسیدگی به دعاوی مذکور در مادتین 21 و 22 خارج از نوبت و بدون رعایتتشریفات دادرسی صورت خواهد گرفت و حکم دادگاهقطعی است.ماده 23 – اقامه دعوی تخلیه از طرف موجر مانع رسیدگی به دعوی تعمیرات نیست.هر گاه دادگاه حکم به تخلیه مورد اجاره صادر نموده باشد و حکم مزبور قطعی نباشدحکم الزام به تعمیر در صورت فسخ حکم تخلیه به ترتیب مقرر درماده 21 قابل اجراخواهد بود.ماده 24 – در صورتی که مستأجر در مورد اجاره حق استفاده از انشعاب آب یا برق یاتلفن یا گاز یا تأسیسات حرارت مرکزی یا تهویه یا آسانسور وامثال آن داشته باشدموجر نمیتواند جز در مورد تعمیرات ضروری آن را قطع یا موجبات قطع آن را فراهمنماید مگر این که مستأجر بهای مصرف خودرا طبق شرایط اجاره نپرداخته باشد.در صورت تخلف، دادگاه به درخواست مستأجر فوراً بدون رعایت تشریفات دادرسی موضوع رامورد رسیدگی قرار داده عندالاقتضاء ترتیب وصل آن راخواهد داد.دستور دادگاه بلافاصله قابل اجرا است. موجر میتواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغدستور دادگاه به آن اعتراض کند. اعتراض در همان دادگاه رسیدگیمیشود و تصمیمدادگاه قطعی است.تبصره 1 – هر گاه علت قطع جریان برق یا آب یا تلفن و غیره بدهی موجر به سازمانهایمربوط بوده و اتصال مجدد مستلزم پرداخت بدهی مزبورباشد و همچنین در صورتی کهاتصال و به کار انداختن مجدد تأسیسات فوق مستلزم هزینه باشد مستأجر میتواند براساس قبوض سازمانهای مربوطوجوه مذکور را بپردازد و از اولین اجارهبها کسر نماید.تبصره 2 – تعمیرات تأسیسات و قسمتهای مشترک آپارتمانهای مشمول قانون تملکآپارتمانها تابع مقررات مربوط به خود خواهد بود.ماده 25 – هر گاه مالک قصد فروش ملک خود را داشته یا بخواهد وضع ملک را از جهتامکان وجود خرابی یا کسر و نقصان در آن. مشاهده نمایدو متصرف ملک مانع از رویتخریدار یا مالک گردد، مالک یا نماینده قانونی او میتواند برای رفع ممانعت بهدادستان یا دادرس دادگاه بخش مستقلمحل وقوع ملک مراجعه کند، دادستان یا دادرسدادگاه حسب مورد به مأمورین شهربانی یا ژاندارمری و یا مأمورین اجرا دستور میدهدتا خریدار ومالک به معیت مأمورین ملک را رویت نمایند. تشخیص ضرورت امر در حدودمتعارف با مقام صادرکننده دستور است.ماده 26 – رسیدگی به کلیه دعاوی موضوع این قانون در دادگاه شهرستان و در نقاطی کهدادگاه شهرستان نباشد در دادگاه بخش مستقل به عملمیآید.مگر دعاوی به دولت که منحصراً در دادگاه شهرستان رسیدگی میشود – حکم دادگاه در هرصورت حضوری محسوب و فقط قابل پژوهش است، مگردر مواردی که خلاف آن مقرر شده باشدرسیدگی به دعاوی مربوط به اتاقهای استیجاری کماکان در صلاحیت شورای داوری است.تبصره – در موردی که میزان خواسته در تقاضای تعیین اجارهبهای ماهانه زائد برچهار هزار ریال نباشد حکم دادگاه قطعی است.ماده 27 – در مواردی که حکم تخلیه صادر میشود دادگاه ضمن صدور حکم مهلتی که ازده روز کمتر و از دو ماه بیشتر نباشد برای تخلیه تعیینمینماید. حکم تخلیه مدارسیکه با اجازه رسمی مقامات صلاحیتدار تأسیس شده در تعطیلات تابستان اجرا خواهد شد.تبصره 1 – در مواردی که حکم تخلیه با پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت صادر میشودمهلتهای مذکور در این ماده از تاریخ تودیع یاپرداخت وجه مزبور شروع خواهد شد.تبصره 2 – در مواردی که حکم تخلیه به علت عدم پرداخت اجارهبها صادر میشودحداکثر مهلت 15 روز خواهد بود.ماده 28 – در مواردی که حکم تخلیه عین مستأجره با پرداخت حق کسب یا پیشه و یاتجارت صادر و قطعی میشود موجر مکلف است ظرف سهماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی وجهمعینه را در صندوق دادگستری تودیع یا ترتیب پرداخت آن را به مستأجر بدهد والا حکممزبور ملغیالاثر خواهد بودمگر این که طرفین به مدت بیشتری توافق کرده باشند. درسایر موارد نیز هر گاه موجر ظرف یک سال از تاریخ ابلاغ حکم قطعی تقاضای صدوراجرائیهنماید. حکم صادر شده ملغیالاثر است مگر این که بین موجر و مستأجر برایتأخیر تخلیه توافق شده باشد.تبصره – مدتهای مذکور در ماده فوق نسبت به احکامی که در زمان اجرای قانون روابطمالک و مستأجر مصوب 1339 (2519 شاهنشاهی) صادرو قطعی گردیده از تاریخ اجرای اینقانون شروع میشود.ماده 29 – وزارت دادگستری از بین کارشناسان رسمی عدهای را به منظور اجرای اینقانون حداکثر برای دو سال انتخاب و به دادگاهها معرفیمینماید و تا زمانی کهتجدید انتخاب به عمل نیامده دادگاهها از کارشناسان مزبور استفاده خواهند کرد.طرز تعیین و شرایط انتخاب و میزان حقالزحمه کارشناسان به موجب آییننامه وزارتدادگستری است.در نقاطی که وزارت دادگستری کارشناس معرفی ننماید طبق مقررات عمومی مربوط بهکارشناسی عمل خواهد شد.ماده 30 – کلیه طرق مستقیم یا غیر مستقیم که طرفین به منظور جلوگیری از اجرایمقررات این قانون اتخاذ نمایند پس از اثبات در دادگاه بلااثر وباطل اعلام خواهدشد.ماده 31 – این قانون در نقاطی اجراء میشود که تاکنون قانون روابط مالک و مستأجرمصوب خرداد 1339 (2519 شاهنشاهی) در آن نقاط بهمرحله اجراء گذاشته شده یا وزارتدادگستری یا جلب نظر وزارت مسکن و شهرسازی لزوم اجرای آن را آگهی نماید در سایرنقاط رابطه موجر ومستأجر بر اساس قوانین و مقررات عمومی خواهد بود.ماده 32 – از تاریخ اجرای این قانون، قانون روابط مالک و مستأجر مصوب سال 1339(2519 شاهنشاهی) و سایر قوانین و مقرراتی که مغایر با اینقانون است لغو میشود.قانون فوق مشتمل بر سی و دو ماده و هفده تبصره پس از تصویب مجلس سنا در جلسهفوقالعاده روز چهارشنبه 2536.4.22، در جلسه فوقالعاده روز یکشنبه دوم مرداد ماهدو هزار و پانصد و سی و شش شاهنشاهی به تصویب مجلس شورای ملی رسید. پست قبلی (چوب)قاچاق و مجازات آن(جنگلهای شمال) پست بعدی (خسارت)مطالبه وجه التزام مندرج در قرارداد