فسخ قرارداد به علت تدلیس

فسخ قرارداد به علت تدلیس

این مطلب در خصوص تایید فسخ قرارداد به علت تدلیس می باشد.

مبنای حقوقی دادخواست در این مورد چیست؟

هر زمان که یکی از طرفین قرارداد (معمولا شخص فروشنده یا اجاره دهنده ) برای فریب دادن طرف دیگر،

یک وصف موهوم وبی اساس را به ملک خود نسبت بدهد یا این که عیبی که در آن است از پوشاندن عیب مال و یا اظهار کردن و نمایاندن امتیاز و کمال غیر واقعی در مال.

برای مثال: در صورتی که برای پنهان کردن شکاف دیوار ملک،آن را با چیزی بپوشاند،مرتکب تدلیس گردیده است.

برای این که خیار تدلیس محقق گردد،حتما می بایست عملیات فریبکارانه انجام شود و طرف مقابل هم در نتیجه ی این عملیات،فریب بخورد.

البته اگر توافق طرفین بر سالم بودن ملک است،نگفتن عیب و مشکلات ملک ممکن است،تدلیس محسوب بشود.

عملیات فریب چگونه است؟

عملیات فریب باید حتما به نحوی باشد که باعث رغبت شخص مورد فریب

به انجام آن قرارداد شود و این فریب،ضرر قابل توجهی به او وارد کند که در این صورت طرف فریب خورده،حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.

طرفین دعوی در این دعوا چه کسانی هستند؟

پس از آن که قرارداد بر اساس خیار تدلیس،توسط ذی نفع فسخ شد،هر یک از

طرفین قرارداد می تواند،دادخواست تایید فسخ را در دادگاه صالح طرح کند.

مرجع صالح برای رسیدگی کجاست؟

دعوی تایید فسخ قرارداد در صورتی که مربوط معاملات ملکی باشد،دادگاه

محل وقوع ملک،صلاحیت رسیدگی خواهد داشت.

نحوه اجرای رای چگونه است؟

دعاوی تایید فسخ اعلامی است و نیاز به صدور اجراییه ندارد.

نکاتی کلیدی مرتبط با دعوی به ترتیب زیر است:

1)حتی اگر تمام حقیقت بیان نشود و شنونده ان چه را که بیان می نماید،

تمام حقیقت بداند،باز هم طرف مقابل دچار فریب شده و حق فسخ قرارداد را ندارد.

2)اگر فریب به نحوی باشد که سبب ایجاد اشتباه موثر در عقد شود،قرارداد از ابتدا باطل است و فسخ ان وجهی ندارد.

3)شرط اسقاط کافه ی خیارات در قرارداد به طور ممطلق،شامل خیار تدلیس نمی شود.

4)خیار تدلیس را نمی توان ضمن قراردادیا جداگانه ساقط کرد؛چرا که شرط

اسقاط ان با نظم عمومی منافات دارد.مگر اینکه شخص بعد از این که متوجه شد،فریب خورده است و حق فسخ برایش ایجاد شد،ان را ساقط کند.

5 )حق فسخ در این دعوی،بعد ازعلم به ان فوری است و تعلل در ان موجب

اسقاط حق فسخ است.

6)اعلام فسخ قرارداد در مقابل دفاع در مقابل دادخواست طرف دیگر قرارداد و نیاز به دادخواست ندارد و استناد به ان در جریان رسیدگی،کافی است.

7)کسی که مورد تدلیس واقع است،برای مطالبه ی حق خود معمولا

دادخواست تایید فسخ قرارداد در کنار دعوای مطالبه ی وجه،بابت استرداد ثمن را مطرح می کند.

8)اگر فریب دادن طرف قرارداد با کار بردن وسایل متقلبانه باشد،عمل از مصادیق جرم کلاهبرداری است.

9)تایید فسخ ،خلاف اصل صحت قراردادهاست و باید به عنوان خواسته ی

دعوی طرح گردد؛

اما در صورتی که به عنوان دفاع از دعوای طرف مقابل مطرح شود،

نیازی به طرح دعوی تقابل ندارد.

طرفی که مدعی فسخ قرارداد و

انحلال ان است،می تواند در مقام دفاع از حقوق خود به فسخ قرارداد،استناد کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا