تایید انفساخ معامله
امروز با مطلبی در خصوص انفساخ معامله در خدمت شما هستیم.
و به پرسش های زیر پاسخ می دهیم.
1-تفاوت فسخ معامله و انفساخ معامله در چیست؟
2-بعضی اوقات در قرارداد نوشته می شود که در صورت عدم پرداخت ثمن معامله در مهلت مقرر معامله ابطال یا لغو می گردد
در این صورت مقصود چیست و به لحاظ قانونی بر چه چیزی حمل می گردد؟
آیا مقصود فسخ معامله می باشد یا انفساخ معامله؟
3- روند عملی انجام انفساخ معامله به چه صورت می باشد؟
4-اگر قبل از منفسخ شدن قرارداد مورد معامله به شخص دیگری منتقل گردد تکلیف شخص چیست؟
آیا می تواند به ایادی بعدی مراجعه کند یا باید نسبت به ابطال سند آنها اقدام کند؟
5-آیا می توان دعاوی تایید انفساخ معامله را به همراه خلع ید و استرداد مبیع به همراه یک دیگر مطرح کرد؟
با ما باشید به تمامی این سوال ها پاسخ بدهیم.
تفاوت فسخ معامله و انفساخ معامله
می توانیم تفاوت این دو واژه به لحاظ آثار حقوقی را با یک مثال به شما نشان بدهیم.
به دو مثال زیر توجه کنید.
الف-در صورت عدم پرداخت ثمن در مهلت مقرر فروشنده حق فسخ معامله را خواهد داشت
ب-اگر خریدار در مهلت مقرر نسبت به پرداخت ثمن معامله اقدام نکند قرارداد به خودی خود از بین خواهد رفت.
مشاهده می کنید که در مثال اول فروشنده حق دارد از امکانی که قرارداد برای او به وجود آورده استفاده کند یا از آن چشم پوشی کند
و مثلاً به رغم حق فسخی که به نفعش پیش بینی شده بگوید که هرچند حق فسخ دارم اما معامله را فسخ نمی کنم و به طرف مقابل چند روز بیشتر وقت می دهم
به عبارت دیگر استفاده از حق فسخ برای شخص ارادی است
اما در مثال دوم این گونه نیست و اگر شخص ثمن معامله را پرداخت نکند قرارداد بدون هیچ اراده ای از بین می رود یعنی به محض عدم پرداخت ثمن قرارداد خود به خود و بدون اراده از بین می رود
لغو و ابطال قرارداد
متاسفانه چون قراردادهای خرید و فروش به خصوص در زمینه ملک و ماشین توسط وکلا و کارشناسان حقوقی تنظیم نمی گردد در آن عبارت هایی به کار می رود که به لحاظ حقوقی معنا ندارد و دادگاه را در زمینه قبول دادخواست شما دچار تردید می کند
یکی از این عبارت ها که در قرارداد به کار می رود واژه لغو و ابطال قرارداد می باشد
و همان گونه که گفتیم بعضی اوقات حق شما را دچار تزلزل و تردید می کند
در این خصوص نیز اگر در قرارداد شما به جای عبارت فسخ یا انفساخ عبارت لغو یا ابطال به کار رود قاضی با توجه به قرارداد شما این واژه ها را تفسیر خواهد کرد
به عنوان مثال در یکی از پرونده های مطروحه در دادگاه، قاضی واژه لغو را به معنی انفساخ قرارداد ندانست.
و در باقی موارد نیز همین ابهام جاری است و باید جزییات پرونده شما توسط وکیل دادگستری و وکیل متخصص دعاوی ملکی مورد سنجش قرار بگیرد.
روند عملی انفساخ قرارداد
شخصی که مدعی است برحسب بندهای قرارداد، معامله منفسخ شده است باید سریعاً این مطلب را به اطلاع طرف مقابل برساند
و بهترین راه در این زمینه ارایه اظهارنامه به طرف مقابل است.
به طور کلی هرکس می تواند مواردی که می خواهد به طور رسمی به اطلاع طرف مقابل برسد را از طریق اظهارنامه به آگاهی او برساند.
بعد از ارایه اظهارنامه به طرف مقابل شما باید به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کنید و دادخواست تایید انفساخ را مطرح کنید
نکته مهمی که در مقاله تایید فسخ معامله نیز به آن اشاره کردیم این است که
دادگاه قرارداد را فسخ نمی کند یا دادگاه در انفساخ قرارداد نقشی ندارد
بیشتر بخوانید: اظهارنامه چیست و چگونه تنظیم می شود؟
بلکه دادگاه با ملاحظه قرارداد شما اظهار نظر می کند که آیا فسخ یا انفساخ قرارداد قانونی است یا نه؟
و بعد از ملاحظه این موارد نسبت به تایید و تنفیذ فسخ یا انفساخ معامله شما اقدام می کند.
انتقال به ایادی مابعد
مبحث تایید انفساخ معامله را با بحث انتقال به دست های بعدی ادامه می دهیم.
بعضی مواقع شخص مدعی، مطابق روند قانونی اقدام به اخذ حکم تایید انفساخ معامله می کند اما شخص مقابل نسبت به فروش آن به شخص دیگری اقدام کرده
و مورد معامله عملاً در دسترس اشخاص وجود ندارد تا نسبت به برگشت آن اقدام کنند.
در این مورد شخص ذی نفع باید چه کند و تکلیف او چیست؟
مثلاً فروشنده بعد از گذشت سال ها و صرف هزینه موفق به کسب حکم تایید انفساخ معامله می گردد
اما خریدار مدت ها قبل مورد معامله را به شخص دیگری منتقل کرده است و مال مورد معامله چندین دست چرخیده است
در این مورد بسیاری قائل به تلف حکمی مال می باشند
زیرا خریدار زمانی نسبت به فروش مال اقدام کرده است که مالک قانونی مال بوده
پس نقل و انتقال او کاملاً قانونی بوده مگر اینکه حق فروش در قرارداد از او سلب گردیده باشد
یعنی اگر عدم تصرفات ناقل بر او شرط گردد معاملات بعدی به خودی خود باطل است و
شما می توانید عین مال را مطالبه کنید
در این خصوص نیز باید مدارک و مستندات شما توسط وکیل متخصص بررسی گردد.
البته بهترین راهکار در این خصوص اخذ دستور موقت مبنی بر عدم نقل و انتقال به هنگام طرح دعوا است که شرایط خود را دارد
البته در این خصوص نظرات یکسان نمی باشد و نظرهای مختلف و متفاوت نیز وجود دارد
بیشتر بخوانید: صفر تا صد دستور موقت
مثلاً رای وحدت رویه 810 دیوان عالی کشور هرچند در خصوص فسخ معامله و انتقال به ایادی بعدی می باشد
اما می توان از وحدت ملاک آن در این خصوص نیز استفاده کرد
رای وحدت رویه 810 مقرر می کند که:
“مستفاد از مواد ۲۱۹، ۲۲۰، ۲۲۴، ۲۲۵، و ۴۵۴ قانون مدنی، چنانچه در ضمن عقد بیع، شرط شود در صورت عدم پرداخت اقساط ثمن در مواعد تعیین شده، فروشنده حق فسخ و استرداد مبیع را دارد،
با تحقق شرط و اعمال حق فسخ ولو اینکه خریدار بدون در نظر گرفتن حق فسخ، مبیع را به شخص دیگری فروخته باشد، مبیع باید به بایع مسترد شود و
عدم اطلاع خریدار بعدی از شرط مذکور با توجه به درج آن در متن قرارداد، به اقتضای رفتار متعارف اشخاص و حق تقدم مالک، موجب بیاثر شدن شرط و زوال حق مالک اولیه نسبت به عین مال نخواهد بود”
دعاوی توامان
مطلب تایید انفساخ معامله را بحث دعاوی توامان به پایان می رسانیم. یعنی دعاوی که می توانیم آنها را در یک دادخواست مطرح کنیم.
اغلب اوقات هدف شخص از طرح دعوای تایید انفساخ معامله استرداد مبیع می باشد
پس طرح دعوای یک جای دعاوی تایید انفساخ معامله و خلع ید و استرداد مبیع با یکدیگر مانع قانونی ندارد
اما باید در نظر داشته باشید که دادگاه در صورتی در دعاوی استرداد مبیع و خلع ید حکم به نفع شما صادر می کند
که تایید انفساخ معامله را از جانب شما را قبول داشته باشد.
مطالب مرتبط: