هرچه باید از شروط ضمن عقد ازدواج بدانید
ما در این مقاله شروط ضمن عقد ازدواج را برای شما مورد بررسی قرارداده ایم.
پیش از وقوع انقلاب اسلامی در سال های 1346 و 1353 قانون گذار در جهت برابری زن و مرد
و البته بدون توجه به عرف سنتی جامعه تغییرات بنیادین و گسترده ای را در بحث ازدواج و طلاق در قوانین به وجود آورد به عنوان مثال ازدواج زن قبل از رسیدن به سن 18 سال تمام
و مرد قبل از رسیدن به سن 20 سال تمام ممنوع بود
یا زن در موارد بسیاری حق طلاق داشت
وقوع انقلاب اسلامی
بعد از وقوع انقلاب اسلامی و تصریح اصل 4 قانون اساسی که تمامی قوانین باید منطبق با موازین اسلامی باشد قانون تشکیل دادگاه های مدنی خاص مصوب 1358 تصریح کرد که موارد طلاق همان است که در قانون مدنی و احکام شرع مقرر گردیده
اما در عین حال دست اندازهایی نیز برای جلوگیری از قدرت مطلق مرد در انحلال خانواده مقرر کرد
و با تفسیر جدیدی از آیه 35 سوره نساء جز در مورد طلاق توافقی، ارجاع به داوری و کسب اجازه طلاق از دادگاه را لازم اعلام کرد.
شروط 12 گانه ضمن عقد ازدواج
در سال 1362 نیز شورای عالی قضایی شرط مربوط به وکالت در طلاق را برای اجرا به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ابلاغ کرد که طبق آن
مرد در ضمن عقد نکاح یا عقد خارج لازم به زن وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می دهد که در
موارد 12 گانه مشروح در سند ازدواج با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه کند.
وظیفه سردفتر در تفهیم شروط
شروط ضمن عقد ازدواج که به شروط 12 گانه ضمن عقد ازدواج معروف است را احتمالا همه امضاء کرده اند اما از مفاد آن بی اطلاع هستند
حال آنکه سردفتر ازدواج و طلاق مکلف است که تمام این شروط را به زوجین تفهیم کند
و همچنین اگر علاوه بر این شروط، شروط دیگری مورد توافق آنها قرار می گیرد سردفتر به امضای زوجین می رساند مانند شرط طلاق یا حق خروج از کشور.
در ادامه تمام شروط ضمن عقد ازدواج را تمام و کمال بررسی می کنیم.
شروط ضمن عقد ازدواج
ابتدا به بررسی شرط تنصیف می پردازیم و سپس 12 شرط که شروط ضمن عقد ازدواج هستند را بررسی خواهیم کرد.
شرط تنصیف
شاید بتوان گفت شرط تنصیف یکی از مهمترین شروط ضمن عقد ازدواج مهم ترین شروط ضمن عقد ازدواج است.
با این عبارات که
“در ضمن عقد نكاح و عقد خارج لازم، زوج شرط مينمايد كه هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد
و طبق تشخيص دادگاه، تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار او نباشد،
زوج موظف است تا نصف دارائي موجود خود را كه در ايام زناشوئي با او به دست می آورد يا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نمايد”
نکات مهم در شرط تنصیف
نکات زیر در خصوص شرط تنصیف به عنوان یکی از شروط ضمن عقد ازدواج ضروری است.
طلاق نباید به درخواست زن باشد
طلاق نباید ناشی از تخلف زن از وظایف همسری باشد پس اگر زن از مرد تمکین نداشته باشد و به اصطلاح حقوقی ناشزه باشد نمی تواند از این شرط به نفع خود استفاده کند
در اجرای این شرط لزوماً نصف دارایی به زوجه تعلق نمی گیرد بلکه امکان دارد تا نصف دارایی به او اعطاء گردد.
در خصوص شرط تنصیف باید توجه داشته باشید که تمامی اموال زوج که بعد از ازدواج به دارایی او اضافه می شود مشمول این شرط قرار نمی گیرد
بلکه اموالی که در ایام زناشویی به دست می آید مشمول این شرط است نه ارث و میراث
مثلا امکان دارد که بعد از ازدواج سهم الارث کلانی به زوج به ارث برسد در اینجا چون این اموال در ایام زناشویی و در اثر تلاش زوجین به دست نیامده از حوزه شرط تنصیف خارج است
البته در بعضی موارد در رویه قضایی اختلاف وجود دارد مثلا در مورد مالی که زوج اندکی بعد از ازدواج یا با پس انداز قبل از ازدواج خریداری می کند این اختلاف است که آیا مشمول شرط تنصیف قرار می گیرد یا نه
و دادگاه ها در این خصوص آرای متفاوتی صادر کرده اند
اما در خصوص ارثی که به زوج می رسد تقریبا همگان معتقدند که مشمول شرط تنصیف قرار نمی گیرد.
نکات مهم دیگر در خصوص شرط تنصیف
در خصوص شرط تنصیف که جزء شروط ضمن عقد ازدواج می باشد موارد مهم دیگری نیز مطرح می باشد
از جمله اینکه اگر بعد از درخواست طلاق مرد اموال را به نام دیگری منتقل کند زن باید چه کند
یا اینکه آیا زن می تواند هم اجرت المثل بگیرد و هم از شرط تنصیف بهره ببرد
و دیگر موارد مهمی همچون تعیین ارزش واقعی اموال در شرط تنصیف
که در نوشته دیگری تحت عنوان هر آنچه باید از شرط تنصیف بدانید به آن پاسخ می گوییم و توصیه می کنیم حتما مقاله مزبور را مطالعه کنید.
حتما بخوانید: هرآنچه باید از شرط تنصیف بدانید
اما حال شروط 12 گانه
1-استنکاف مرد از پرداخت نفقه
“استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تائید نفقه
و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبار به ایفاء هم ممکن نباشد”
در خصوص این شرط باید دقت کنید که زن در صورت ناشزه بودن از دریافت نفقه محروم می گردد و مرد در این شرایط تکلیفی به پرداخت نفقه ندارد.
در مواردی مرد به مدت 6 ماه یا بیشتر از پرداخت نفقه ممانعت می ورزد و هنگامی که زن دادخواست طلاق به استناد عدم پرداخت نفقه مطرح می کند مرد نیز اقدام به پرداخت نفقه می کند
و متاسفانه این اقدام اغلب در جهت آزار و اذیت زن و سنگ انداختن پیش پای او و جلوگیری از طلاق است.
آیا در این موارد شرط ضمن عقد محقق می شود و زن می تواند از شرط مزبور استفاده کرده و خود را مطلقه کند
یا چون مبنای آن شرط از می رود و مرد اقدام به پرداخت نفقه می کند
دادخواست طلاق به استناد این بند رد می گردد؟
آنچه در آرای دادگاه ها مشاهده می گردد و منطبق با اصول حقوقی است این است که
اگر شوهر از پرداخت نفقه به مدت 6 ماه استنکاف ورزد تخلف از این بند محقق گردیده
و اقدام بعدی وی به پرداخت نفقه از تخلف پیشین او رفع اثر نمی کند.
2-سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج
“سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید”
همان گونه که از ظاهر این شرط مشخص است سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج باید به نحوی باشد که زوجه را در عسر و حرج قرار بدهد.
مصادیق این رفتار توسط دادگاه معین خواهد گردید.
مثلا در پرونده شماره 9309984587500638 که شعبه 41 دیوان عالی کشور نسبت به آن رسیدگی کرده است گفتن جملاتی از قبیل تو را می کشم
یا اسید می پاشم از جانب مرد به زنش که هنوز با او زیر یک سقف قرار نگرفته مصداق
سوء رفتار یا سوء معاشرت تلقی نگردیده
چون معلوم نیست چنین رفتاری تدوام داشته یا خواهد داشت.
حال آیا فحاشی، تهدید، ترک انفاق، پرخاشگری مداوم زوج، متهم کردن زن به عمل منافی عفت،
به وجود آوردن اضطراب های شدید درونی برای زن، بردن زن های غریبه به منزل در اوقاتی که زن در خانه نیست، مسافرت با همسر سابق به خارج کشور، سوء رفتار یا سوء معاشرت تلقی می گردد یا نه
باید بگوییم که تمامی این مصادیق در رویه قضایی و دادگاه ها مطرح گردیده و هیچ کدام پاسخ یکسانی ندارند
بلکه به نحوه طرح دعوا، دفاعیات شما و ادله ای که توسط شما یا وکیل تان ارائه می شود دارد.
برای مطالعه بیشتر در رابطه با سوء رفتار همسر به لینک مقابل مراجعه نمایید. https://b2n.ir/r73597
3-ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج
“ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد”
از ظاهر شرط این گونه بر می آید که صرف ابتلاء به امراض صعب العلاج ( مقصود از صعب العلاج مرضی است که به زودی درمان نشود و معالجه آن دشوار باشد)
سبب تحقق این شرط و حق طلاق برای زن نمی شود بلکه باید دوام
زناشویی برای زن مخاطره آمیز باشد.
4-جنون مرد
“جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد”
5-پرداختن مرد به شغل منافی مصالح خانوادگی
“عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد”
طبق قانون مرد می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند
زن نیز می تواند چنین تقاضایی از دادگاه کند اما با توجه به وظایف مالی مرد
و تکلیف تامین مالی که در حقوق ایران بر عهده او است
دادگاه در صورتی که در کار معیشت خانواده اختلالی ایجاد نشود مرد را از اشتغال به شغل مزبور منع می کند
اما در این راستا زن نیز حق طلاق دارد.
6-محکومیت به حبس 5 سال یا بیشتر
“محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثرعجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر باز داشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد”
7-ابتلاء زوج به اعتیاد مضر
“ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد”
شاید تعجب کنید اگر بگوییم که صرف اعتیاد شوهر به زن حق طلاق نمی دهد
بلکه این اعتیاد باید به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند و ادامه زندگی را برای زوجه با دشواری همراه کند و ترک آن ممکن نباشد.
پس صرف بستری شدن در کمپ ترک اعتیاد و اثبات اعتیاد مرد به هرگونه مواد مخدر یا هرگونه اعتیاد مضر به وجود آورنده حق طلاق برای زوجه نیست.
8-ترک زندگی زناشویی
“زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند.تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است و یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید”
قاعدتاً ترک زندگی مشترک با عذر موجه مشمول این بند قرار نمی گیرد
و زندگی مشترک نیز باید شروع شود تا ترک آن مصداق داشته باشد.
9-محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم
“محکومیت قطعی زوج در اثرارتکاب جرم و انجام هر گونه مجازات اعم از حد وتعزیر در اثرارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی وشئون زوجه باشد
تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت وشئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف وموازین دیگر با دادگاه است”
نکته ای که در خصوص این بند حائز اهمیت است مهلت عرفی برای استناد به این بند می باشد.
به عنوان نمونه در پرونده 9309982885400223 که در شعبه 41 دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفته
درخواست زن برای استناد به این بند رد گردیده است چرا که زن بعد از آزادی مرد از زندان 3 سال با او زندگی مشترک داشته
و این زندگی مشترک در نظر دادگاه به معنای اعراض از حق موضوع شرط نهم عقد نامه می باشد
البته اگر زن از محکومیت مرد خبر داشته و با وجود علم و آگاهی با او ازدواج کرده بر علیه خودش اقدام کرده و حق استناد به این بند را ندارد.
10-فرزند دار نشدن بعد از 5 سال
“در صورتیکه پس از گذشت پنج سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود”
تنها علت فرزند دار نشدن زوجین باید عقیم بودن مرد یا عوارض جسمی او باشد تا زن امکان استناد به این بند را داشته باشد.
از سوی دیگر اگر پس از گذشت 5 سال زوجین صاحب فرزند نشده باشند احتمال و امکان باروری از راه های غیر طبیعی و یا به وسیله کمک های پزشکی مانع از تحقق این شرط نیست
و زن می تواند با رجوع به دادگاه و استناد به این شرط از مرد جدا شود.
حتما بخوانید: طلاق به علت عقیم بودن مرد
11-مفقود الاثر شدن زوج
“در صورتیکه زوج مفقودالاثر شود وظرف شش ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود”
12-اختیار همسر دیگر بدون رضایت زن
“زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید”
اگر مرد در قالب عقد موقت نیز همسر دیگری اختیار کند
زن می تواند برای درخواست طلاق از این بند به نفع خود استفاده کند.
اما اگر ازدواج مجدد زوج با کسب اجازه از دادگاه و به علت عدم تمکین زن باشد چون ازدواج مجدد مرد به علت رفتار زن بوده است درخواست طلاق به استناد این بند پذیرفته نمی شود.
حتما بخوانید: تجویز ازدواج مجدد و شرایط آن
در پایان ذکر این نکته ضروری است که شما می توانید هر شرط مشروعی که مدنظرتان می باشد را ضمن عقد بگنجانید.
مثل حق طلاق یا حق خروج از کشور.
اگر در این زمینه نیاز به مشاوره دارید یا نیاز به انتخاب وکیل دارید با شماره های ما تماس بگیرید
021-88657789
021-58784
0998-1288800