دفاع از کیفرخواست

دفاع از کیفرخواست

دفاع از کیفرخواست در محضر دادگاه یکی از وظایف دادستان است و در عمل این امر به احدی از دادیاران تفویض می گردد.

ماده 300 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در این خصوص بیان می دارد:

در تمامی جلسات دادگاههای کیفری دو، دادستان یا معاون او یا یکی از دادیاران به تعیین دادستان می‌توانند برای دفاع از کیفر خواست حضور یابند، مگر اینکه دادگاه حضور این اشخاص را ضروری تشخیص دهد که در این مورد و در تمامی جلسات دادگاه کیفری یک، حضور دادستان یا نماینده او الزامی است، لکن عدم حضور این اشخاص موجب توقف رسیدگی نمی‌شود مگر آنکه دادگاه حضور آنان را الزامی بداند.

آیا دادستان می تواند در محضر دادگاه بی گناهی متهم را اعلام کند؟

در این رابطه دو نظر وجود دارد:

نظر اول:

در اصل دادستان در محضر دادگاه تقاضای محکومیت متهم را دارد و دفاع از کیفر خواست را به عمل می آورد.

در صورتی که دادستان نظر به بی گناهی متهم داشته باشد، صرفا می تواند از عبارات ملایم تری استفاده نماید و تقاضای اشد مجازات را ننماید، اما نمی تواند رائت متهم را تقاضا کند.

نظر دوم:

دادستان به عنوان مدعی در محاکمات کیفری وارد می شود و سعی می کند به نمایندگی از جامعه ، از منافع آن پاسداری کند،

اما این ماموریت بدان معنی نیست که دادستان به هر ترتیبی ادعای خود را به کرسی بنشاند و به وقایع و دلایل حادث توجه نکند، به خصوص این که متهم هم شخصی از اشخاص جامعه است.

شهامت دادستان به بی گناهی متهم پس از وقوف نسبت به آن ، به اندازه یشجاعت وی در دفاع از محکومیت متهم شایان اهمیت است.

بنابر این

توجه به حقوق انسان ها ، حفظ کرامت آن ها ، مفهوم عدالت اجتماعی و رسالت قضایی ایجاب می نماید که اگر پس از صدور کیفرخواست دلایلی به دست آمد که بر بی گناهی متهم دلالت نماید .

دادستان برائت متهم را از دادگاه درخواست نماید.

در صورتی که یک شخص مرتکب دو جرم بشود که یکی در صلاحیت دادگاه انقلاب و دیگری در صلاحیت دادگاه کیفری دو و پرونده وی در در داسدسرا مطرح و تحقیقات مقدماتی جرایم پایان یابد، آیا دو کیفرخواست صادر می شودیا آن که برای هر دو جرم با یک کیفرخواست تقاضای مجازات می شود؟

ماده 284 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 پاسخ این سوال را می دهد:

در صورت انتساب اتهامات متعدد به متهم که رسیدگی به آنها در صلاحیت ذاتی دادگاههای مختلف است، کیفر خواست جداگانه خطاب به هر یک از دادگاههای صالح صادر می‌شود.

در مواردی که رسیدگی به جرمی در صلاحیت دادگاهی غیر از دادگاه محل وقوع جرم است وظیفه ی دفاع از کیفرخواست به عهده ی دادستان محل وقوع جرم است یا دادستانی که در معیت دادگاه صالح انجام وظیفه می کند؟

ماده 26 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 پاسخ این سوال را می دهد:

انجام وظایف دادسرا در مورد جرائمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاهی غیر از دادگاه محل وقوع جرم است، به عهده دادسرایی است که در معیت دادگاه صالح انجام وظیفه می کند مگر آنکه قانون به نحو دیگری مقرر نماید.

نکته

ماده 401 قانون مذکور به عنوان استثنایی وارد بر ماده 26 عنوان می دارد:

در مواردی که به جرائم موضوع صلاحیت دادگاه کیفری یک در خارج از حوزه قضائی محل وقوع جرم رسیدگی می‌شود، تمام وظایف و اختیارات دادسرا، از جمله شرکت در جلسه محاکمه و دفاع از کیفر خواست بر عهده دادسرای محل وقوع جرم است.

مشاوره حقوقی-دفاع از کیفرخواست

در صورتی که زمان صدور قرار جلب به دادرسی معلوم بشود که عنوان اتهامی متهم ، عنوان دیگری است که از حیث مجازات اخف یا اشد است ، آیا ذکر همان اتهام در قرار به دادرسی و کیفرخواست کفایت می کند؟
یا آنکه باید عنوان صحیح اتهام انتسابی به وی تفهیم شود سپس قرار جلب به دادرسی صادر و کیفرخواست تنظیم شود؟

موضوع اتهام و دلایل ان باید به طور صحیح به متهم تفهیم شود تا او بتواند با آگاهی کامل از خود دفاع کند، زیرا که لازمه ی دفاع آگاهی دقیق از عنوان اتهامی است ،

و بدون این علم امکان تدارک دفاع وجود ندارد ، بنابر این در صورتی که بعد از انجام تحقیقات معلوم شود که رفتار ارتکابی عنوان دیگری داشته و

مجازات آن نیز متفاوت است ، باید عنوان جدید و ادله ی آن به متهم تفهیم شود و سپس پیرو قرار مجرمیت قرار کیفرخواست صادر بشود.

در ادامه مطلب دفاع از کیفرخواست و در ارتباط با مطلب فوق می پردازیم به نظری مشورتی از اداره حقوقی قوه قضاییه: (شماره 7/10571)

پرسش: در صورتی که رد متن قرار جلب به دادرسی صادره توسط دادیار یا بازپرس ، نکات مندرج در ماده 279 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 لحاظ گردد ، آیا دادستان یا معاون او می تواند با تلقی کردن آن برگ به عنوان کیفرخواست، مجازات و محکومیت متهم را از دادگاه بخواهد؟

پاسخ: رعایت تمام نکات مربوط به کیفرخواست در قرار جلب به دادرسی بازپرس یا دادیار ،  باعث تبدیل قرار جلب به دادرسی به کیفرخواست مدعی العموم نخواهد شد،

زیرا بین قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست تفاوت اساسی وجود دارد. صدور قرار جلب به دادرسی نشان از اتمام تحقیقات مقدماتی از جانب دادیار و باز پرس است ،

 در حالی که کیفرخواست به معنی درخواست مجازات متهم از سوی دادستان است که در برگی مجزا تنظیم می شود.

 در نتیجه دادستان یا جانشین او باید راسا مبادرت به صدور کیفرخواست نماید  تلقی نمودن قرار جلب به دادرسی به عنوان کیفرخواست جایز نیست.

در صورتی که طبق ماده 274 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 پرونده برای رسیدگی به اعتراض شاکی نسبت به قرار منع تعقیب متهم به دادگاه ارسال شود و دادگاه با نقض قرار منع تعقیب ،قرار جلب به محاکمه صادر کند ، اینئسوال مطرح می شود که آیا بازپرس و دادستان به رغم اعتماد به عدم مجرمیت متهم، باید پرونده را با صدور کیفرخواست به دادگاه ارسال کند؟

پاسخ این سوال در متن ماده 276 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نهفته است که بیان می دارد:

در صورت نقض قرار منع تعقیب و صدور قرار جلب به دادرسی توسط دادگاه، بازپرس مکلف است متهم را احضار و موضوع اتهام را به او تفهیم کند و با اخذ آخرین دفاع و تامین مناسب از وی، پرونده را به دادگاه ارسال نماید.

در نتیجه در فرض سوالی که مطرح شد نیازی به صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست نیست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا