"<yoastmark

قتل

قتل عمد مهم ترین جرم علیه تمامیت جسمانی انسان ها است که زندگی و حق حیات را از انسان ها سلب می کند.

“مجازات قتل عمدی در صورت تقاضای اولیای دم و سایر شرایط مقرر در قانون قصاص است”( ماده 381 قانون مجازات اسلامی)

شاید روزی وجود نداشته باشد که صفحه روزنامه را باز کنیم یا شبکه های اجتماعی را مشاهده کنیم و خبری از قتل در آن نباشد.

قتل با سلاح، با فشردن گلو، با خوراندن سم، با زندانی کردن شخص و قطع غذای او به علت اختلافات خانوادگی و کاری یا حسادت و عصبانیت های لحظه ای و بسیاری علل دیگر اتفاق می افتد.

اما چه قتلی، عمد محسوب می گردد و شخص را مستحق مجازات سنگینی همچون قصاص می کند؟

تفاوت قتل عمد و غیر عمد

آنچه سبب تمیز و تفاوت قتل عمد از غیر عمد می گردد نیت قاتل است. به مثال زیر توجه کنید.

در بعضی موارد علی رغم اینکه نتیجه عمل شخص سلب حیات از دیگری است اما سلب حیات مسبوق به سوء نیت شخص نبوده است.

مثلا در اثر سانحه رانندگی که علی راننده ماشین بوده نادر جان خود را از دست می دهد اما به این مورد قتل عمد نمی گوییم زیرا که علی نه قصد فعل داشته و نه قصد نتیجه. یعنی نه قصد داشته با نادر تصادف کند و نه می خواسته که از او سلب حیات کند.

اما اگر سلب حیات اتفاق بیفتد در اثر نوشیدن آب سمی که علی با سوء نیت قبلی به نادر خورانده قتل، قتل عمدی محسوب می گردد.

به عبارت دقیق حقوقی، عنصر روانی در کنار عنصر مادی سبب می گردد که به قتلی عمد یا غیر عمد بگوییم.

قتل در قانون مجازات اسلامی

آنچه همه ما از قتل  در ذهن داریم قتل با سوء نیت و قصد و برنامه قبلی است

اما قانون گذار در ماده 290 قانون مجازات اسلامی موارد بیشتری را جزء قتل های عمدی دسته بندی کرده است

مثلا شلیک به بالاتنه آدمیان یا به کار بردن چاقو در مواضع حساس سبب تحقق عمد می گردد

و شخص قاتل نمی تواند ادعا کند که علی رغم انجام اموری که نوعا باعث سلب حیات از انسان ها می گردد قصد قتل نداشته.

در ادامه به تمامی مواردی می پردازیم که طبق قانون قتل عمد محسوب می گردد و با ذکر مثال همه موارد را توضیح خواهیم داد.

مواردی که طبق قانون، قتل عمد محسوب می گردد

1-عمد در فعل و نتیجه

ماده 290 قانون مجازات اسلامی: جنایت در موارد زیر عمدی محسوب می شود

الف- هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود،

خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود، خواه نشود.

اشاره کردیم که مورد مزبور همان چیزی است که همه از قتل عمد در ذهن داریم

 که شخصی با نیت و اراده و اختیار از شخص دیگری سلب حیات می کند.

اما طبق این ماده مورد دیگری نیز قتل عمد دانسته شده و آن زمانی است که فرد قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد.

مثلا فرض کنید شخصی به علل عقاید سیاسی یا مذهبی قصد قتل اعضای نامعین

از یک گروه را که در روزی خاص در مکان معینی جلسه دارند داشته باشد. طبق متن صریح ماده در صورت سلب حیات از آنها، قتل واقع شده قتل عمد خواهد بود.

اما در هر دو موردی که به آن اشاره کردیم آنچه سبب تحقق  عمد می گردد

قصد و نیت قبلی و اراده و اختیار شخص است و نوعاً کشنده بودن رفتار مورد نظر قانون گذار نیست

مثلا ایراد ضربه با چاقو به نقاط غیر حساس دست یا پا (مثلا انگشتان دست و پا) نوعاً کشنده نیست

و باعث جان سپردن انسان ها نمی گردد اما اگر شخصی با قصد و نیت قبلی این امور را انجام دهد و شخص مورد نظر جان به جان آفرین تسلیم کند قتل عمدی است.

البته اثبات قصد و نیت قبلی انسان ها نیز بسیار دشوار است.

نمونه ای دشوار در رویه قضایی

در بعضی موارد حتی با وجود احراز سوء نیت، اثبات این امر که دقیقاً چه شخصی قاتل است برای قضات و مقام های قضایی نیز بسیار مشکل است.

به نمونه پیچیده زیر نگاه کنید که در نشست قضایی استان اصفهان در تاریخ 12/12/1398 مطرح گردید ( 1400-8034)

شخص الف ، ب و ج با هم به کوه نوردی می روند.

الف به قصد قتل ب در آب ایشان سم می ریزد و ج بدون هماهنگی با الف به قصد قتل آب را می ریزد ( دور می ریزد) .

ب در اثر تشنگی می میرد. قاتل کیست و نوع قتل چیست؟

نظر اکثریت قضات بر این بوده است که هیچ کدام از الف و ب قاتل نیستند

چرا که پزشکی قانونی علت تامه و نهایی فوت را تشنگی فرد اعلام کرده است و قتل قابلیت انتساب به فعل هیچ کدام از آنها را ندارد.

2-انجام کار نوعاً کشنده

بند ب ماده 290- هرگاه مرتکب، عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، می‌گردد،

هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می‌شود.

نکته مهم در این مورد آن است که شخص اصلا نمی تواند به این بهانه متوسل شود

که قصد کشتن دیگری را نداشته و به صرف انجام عمل نوعاً کشنده قاتل است.

مثلا شخصی که چاقو را به قلب دیگری فرو برده یا با اسلحه به سر شخص شلیک می کند

یا گلوی شخص را به مدت دو دقیقه فشار می دهد هیچ گاه نمی تواند ادعا کند که قصد قتل نداشته.

البته احراز این مورد نیز به سادگی امکان پذیر نیست. مثلا آیا قتل در اثر اسید پاشی فعل نوعاً کشنده است؟

اختلاف نظر قضات در خصوص فعل نوعاً کشنده

این سوالی است که در نشست قضایی 5409-1397 استان کرمان در تاریخ 10/11/1397 می گردد و نظرهای متفاوتی به شرح زیر ابراز شده .

شخصی که فعل نوعاً کشنده انجام می دهد نمی تواند ادعا کند که قصد قتل نداشته

نظر هیئت عالی

لزوماً هر قتلی که بر اثر اسید پاشی  واقع شود را نباید عمد تلقی کرد.

باید موضوع آگاه و متوجه بودن مرتکب نیز مورد بررسی قرار گیرد کما اینکه در بعضی آراء اصراری دیوان عالی کشور در موارد مشابه موضوع قتل، شبه عمد اعلام شده 

و در هر صورت مجازات ماده واحده قانون مربوط به مجازات پاشیدن اسید مصوب 19 بهمن ماه 1337 قابل اعمال است

نظر اکثریت

به استناد قانون خاص مربوط به اسید پاشی مصوب 19 بهمن سال 1337 اگر اسید پاشی ، منجر به قتل شود موجب مجازات اعدام خواهد گردید و قتل نیز نوعا ً کشنده می باشد و موجب مجازات قصاص نفس هم خواهد بود.

نظر اقلیت

اسید پاشی عملی نوعا ً کشنده می باشد و ارتکاب قتل با اسید پاشی ، موجب ارتکاب قتل غیر عمدی (شبه عمدی ) خواهد بود و مرتکب حسب قانون مجازات خواهد شد.

نمونه دیگر اختلاف نظر قضات در خصوص فعل نوعاً کشنده

نمونه دیگری را از اختلاف نظر در خصوص فعل نوعاً کشنده مطرح می کنیم( نشست قضایی استان گلستان به تاریخ 4/2/1398 )

“نزاعی بین ب و ج اتفاق می افتد و الف به عنوان میانجی وارد می شود،

اگر شخص الف دست شخص ب را گرفته باشد و شخص ب برای این که دست خود را آزاد کند، اقدام به تکان دادن دست خود نماید و به همین دلیل چاقویی که در دست فرد ب بوده،

با قلب فرد الف برخورد نماید و منجر به قتل فرد الف شد، نوع قتل ارتکابی چیست؟”

گروهی از قضات قتل را غیرعمد دانسته اند و استدلال کرده اند

که مرتکب قصد ارتکاب جنایت نسبت به مقتول را نداشته است

و اصلا قصد ارتکاب فعلی نسبت به او را نداشته و قتل شبه عمد محسوب می گردد چرا که جنایت به سبب تقصیر مرتکب اتفاق می افتد.

اما اکثریت قضات فعل این شخص را نوعاً کشنده دانسته اند و به طریق زیر استدلال کرده اند.

“با توجه به بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و

با توجه به اینکه مرتکب آگاه و متوجه بوده که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر مجنی علیه می شود جنایت عمدی محسوب می شود. در بند ب ماده 290 مقنن بر مبنای وقوع رفتار فاعل، برخی قتل ها را عمدی می داند.

ویژگی و خصوصیت مورد نظر در این نوع رفتار (نوعاً کشنده بودن ) آن است.

قتل عمد

مقصود از نوعاً کشنده بودن

مراد از نوعاً کشنده، نوع انسان متعارف و سالم و بی عیب خواهد بود.

این نوع از قتل عمدی به حدی از اهمیت برخوردار است که حتی گروهی از حقوقدانان بر این باورند که لازمه تحقق قتل عمدی همواره کشنده بودن رفتار مجرمانه است و بدون آن علیرغم داشتن قصد نتیجه قتل عمدی نخواهد بود (نجیب حسنی 1992/326).

بر خلاف آن تلقی که قبل از انقلاب از آلت قتاله وجود داشت و البته منطبق بر ماده 171 قانون مجازات عمومی سابق بود؛

در حال حاضر باید گفت وجود آلت قتاله و استفاده از آن به خودی خود نمی تواند قتل را عمدی نماید؛

بلکه حسب نوع استفاده ای که از آلت قتاله می شود می تواند آن را عمدی نماید.

بنابراین نه تنها فعل نوعاً کشنده منحصر به آلت قتاله نیست (مثلاً فشردن گلو می تواند نوعاً کشنده باشد ولی آلت قتاله وجود ندارد)؛

بلکه صرف استعمال آلت قتاله نیز لزوماً از مصادیق فعل نوعاً کشنده نیست، مثل اینکه کسی با هفت تیر قوزک پای دیگری را نشانه بگیرد و به آن تیر بزند (میرمحمد صادقی 1384/107).”

هدف ما از اشاره به رویه قضایی این است که بدانید حتی در خصوص عمل نوعاً کشنده نمی توان به راحتی اظهار نظر کرد

و وجود وکیل ریزبین و کاردان در مواردی مانند قتل عمد که جزییات حاکم بر آن سرنوشت افراد را تغییر می دهد بسیار ضروری است.

3-انجام کار نوعاً کشنده با توجه به شرایط شخص و اوضاع و احوال زمانی و مکانی

بند پ ماده 290- هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت واقع شده یا نظیر آن را ندارد

و کاری را هم که انجام می دهد، نسبت به افراد متعارف نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، نمی‌شود

لکن درخصوص مجنیٌ علیه، به علت بیماری، ضعف، پیری یا هر وضعیت دیگر و یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می‌شود

مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنیٌ علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد.

نمونه قتل مزبور

در این موارد عمل نوعاً کشنده نیست اما با توجه به شرایط شخص و اوضاع و احوال زمانی و مکانی کشنده محسوب می گردد. مثل:هل دادن اشخاص عمل نوعاً کشنده تلقی نمی گردد.

اما هل دادن اشخاص بر لبه پشت بام،یا در قله کوه با توجه به شرایط مکانی شخص نوعاً کشنده است. سیلی زدن به اشخاص نوعاً سبب مرگ نمی شود.

اما اگر بعد از عمل جراحی سنگینی باشد با توجه به شرایط زمانی که فرد بعد از عمل دارد سبب تحقق قتل عمد می گردد.

تجربه دوران کارآموزی

دوران کار آموزی با موردی برخورد داشتم که سارق با ماهی تابه بر سر پیرزنی ضربه وارد کرده بود.

این ضربه باعث مرگ پیرزن گردید. متاسفانه با توجه به ضعف و کهولت سن او، جوان به اتهام قتل عمد در دادگاه محاکمه شد.

مورد چهارم

اما مورد چهارمی که طبق قانون قتل عمد محسوب می گردد مورد زیر است

 ماده 290(بند ت) :

هرگاه مرتکب،قصد ایراد جنایت واقع شده،یا نظیر آن را داشته باشد.

بدون آن که فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد،و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود.مثل این که در اماکن عمومی بمب گذاری کند.

در نوشته های بعدی به قتل شبه عمد و خطای محض نیز می پردازیم.

بیشتر بخوانید:

مجازات قتل غیر عمد و شبه عمد

اگر در این زمینه نیاز به مشاوره و راهنمایی دارید با شماره های ما تماس بگیرید.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *